توضیحات
کار آفرینی و جنسیت در نظام آموزش و پرورش :محبوبه سادات بهار
جوامع بشري سه مرحله ي تكاملي را پشت سر گذاشته اند؛ كه عبارت اند از:
جامعه ي سنتي، جامعه صنعتي، جامعه فرا صنعتي يا اطلاعاتي.
انسان در جامعه سنتي، عمدتاً نيازهاي خود را از طريق شكار و كشاورزي تامين مي كرد و صاحبان كسب و كار از يك رشته آداب و رسوم و
هنجارهاي مشخصي پيروي مي كردند.
افراد در تامين نيازها به زور بازو و كار يدي وابسته بودند و ارزش افزوده صرف ساخت و ساز كاخ ها مي شد.
با پيدايش انقلاب صنعتي، كسب و كارها شروع به رشد كردند و كار فكري نيز به عنوان مكمل كار يدي مطرح شد. در اين دوره كه دوره انتقال
به جامعهي صنعتي است، ميل به ابداع و خلاقيت در بشر افزايش يافت و كم كم شخصيت هايي ظهور كردند كه در پي ارضاي كنجكاوي و
كشف موضوعات جديد بودند.
اين افراد، خصلت هاي مشخصي داشتند و از خطر پذيري لذت مي بردند.
در جامعه ي صنعتي، اصالت به ماده و انرژي داده شد و ماشين بخار و ماشين هاي پيچيده تر اختراع شدند.
سرمايه گذاران کلان و صاحبان صنايع بزرگ به عنوان الگوهاي موفق كسب و كارمعرفي شدند.
در عصر حاضر كه آن را جامعه ي فراصنعتي يا اطلاعاتي ناميده اند، سرعت تغيير و تحولات به گونه اي است كه از آن به عنوان شگفتي هاي
عصر نام مي برند.
در اين دوره، از اهميت كار يدي كاسته شده و به جاي آن، نيروي انساني كيفي كه توان خلاقيت و نوآوري، بر پایه فكر و انديشه را دارد،
اهميت پيدا كرده است.
در چنين فضايي كه تفكر و انديشه عامل تمايز و برتري است، جوامعي مي توانند توسعه يابند كه از منابع انساني كه منشاء فكر و ايده است
و حياتي ترين عامل توليد محسوب مي شود، حداكثر بهره برداري را كنند.
برخي از صاحب نظران بر اين باورند كه در جامعه ي اطلاعاتي سه انقلاب به وقوع پيوسته و در حال تكامل است:
انقلاب ديجيتالي، انقلاب اينترنتي و انقلاب كارآفريني.
در انقلاب ديجيتالي، اطلاعات به سرعت از طريق سيستم هاي ارتباطي كابلي، بي سيم، نوري و ماهواره اي منتقل ميشود.
از جمله ويژگي هاي آنان قدرت بيشتر در ازاي هزينه كمتر، قدرت پردازش و حافظه است.
در انقلاب اينترنتي، مهم ترين رسانه ي گروهي ارتباطي پس از تلويزيون، اينترنت است.
اينترنت همه ي راه هاي ارتباطي ديگر، مثل پست، روزنامه، مجله، تلفن، راديو و تلويزيون را يك جا در خود دارد و هر كس مي تواند اطلاعات
كاملي را در كوتاهترين زمان به دست آورد.
اما برخي ديگرعصر حاضر را، عصر كارآفرينانه نامگذاري كرده اند.
كارآفرينان، انقلابي را هدايت مي كنند كه منجر به تحول و نوسازي اقتصاد در پهنه جهاني می شود.
الوين تافلر معتقد است در جوامع سنتي، صنعتي و اطلاعاتي، شاهد امواجي بوده ايم كه در كانون آنها قدرت قرار داشته است.
گونه اي كه ماهيت قدرت در موج اول (جامعه سنتي) خشونت، در موج دوم(جامعه صنعتي) ثروت و در موج سوم (جامعه اطلاعاتي) دانايي
است.
قدرت ناشي از خشونت كه محصول موج اول یا جامعه ي كشاورزي است، در انحصار زمين داران بزرگ و فئودال ها بوده است.
مردمي كه در ديگر طبقات (رعيت) جاي داشتند، نمي توانستند از قدرت لازم برخوردار باشند و به ناچار، مجبور به پيروي از ارباب بودند.
قدرت ناشي از ثروت نيز كه در واقع محصول موج دوم است، در انحصار سرمايه داران و كارخانه داران بزرگ بوده و بقيه ي كاركنان زير دست يا
ديگر افراد جامعه، مستقيم يا غير مستقيم، مجبور به اطاعت از آنان بودند.
از اين رو، مي توان گفت كه افراد جامعه در هر سطحي از دانش و اطلاعات نمي توانستند داراي قدرت باشند.
ولي قدرت ناشي از دانايي و اطلاعات كه محصول موج سوم است، بهترين نوع توزيع قدرت است. زيرا قدرت در اين موج، در درون كاسه ي سر
(مغز) افراد جامعه قرار دارد.
كه همانا دانايي و اطلاعات است.
از اين رو، هر كس كه از اطلاعات و دانايي بيشتري برخوردار باشد، لياقت و شايستگي قدرتمندتر شدن را خواهد داشت؛ زيرا اساس قدرت را
در اين عصر، دانايي تشكيل مي دهد.
اين برداشت تافلر از توزيع دانايي، به اين معناست كه از اين پس، قدرت از شكل انحصاري خارج و فراگير خواهد شد. اگر در زمان انقلاب
صنعتي، قدرت سرمايه يا ثروت، حرف اول را در جهان مي زد، در عصر ارتباطات و اطلاعات، دانايي است كه حرف اول را در جهان مي زند.
با آشكار شدن نقش و تاثير كارآفريني بر روند رشد اقتصادي و اجتماعي كشورهاي توسعه يافته در عصر اطلاعات و
دانايي، تلاش هايي در جهت آموزش و پرورش و روحيه ي كارآفريني در بين مديران، تجار، به ويژه جواناني كه كارآفرينان بالقوه محسوب مي
شوند:
مانند دانشجويان و دانش آموزان، شدت گرفته است.
امروزه تغييرات سريع جامعه و ضرورت سازگاري با چنين تغييراتي، ارزش كارآفرينان را روزافزون نموده است.”
پژوهش ها نشان داده كه بين رشد اقتصادي و تعداد كارآفرينان در يك كشور همبستگي وجود دارد، زيرا كشوري كه داراي تعداد زيادي
كارآفرين باشد، از محرك هاي تجاري و اقتصادي قوي تري برخوردار است.”
همچنين كارآفريني به علت قابليت اشتغال زايي كه دارد، به كاهش نرخ بيكاري، كه خود از اهداف كلان اقتصادي – اجتماعي دولت هاست،
كمك مي كند ضمن آنكه ” فعاليتهاي كارآفريني علاوه بر بخش خصوصي، براي دستيابي موثر به اهداف نظام اداري، قابل تسري به بخش
دولتي نيز هست.
اهميت كارآفريني در حدي است كه آن را يكي از عوامل توليد مانند سرمايه و كار( غير از نيروي انساني) شناخته و كارآفرينان را عاملان موجد
ارزش مي نامند.
كارآفريني و كارآفرينان فارغ از جنس خود، منشاء آثار بسيار ارزشمندي هستند كه به اجمال به چهار مورد آن مي توان اشاره كرد.
۱- ايجاد اشتغال(کار آفرینی و جنسیت):
رابطه تنگاتنگ كارآفريني و اشتغال به گونه اي است كه محققان بر اين باورند هرگاه فعاليت هاي كارآفريني در يك جامعه كند شود، نرخ
بيكاري آن جامعه فزوني خواهد يافت.
۲- كارآفريني موجب توزيع متناسب درآمدها مي شود(کار آفرینی و جنسیت):
در جوامعي كه گروه هاي كوچك مرفه، تحت كنترل نباشند، این گروه افزايش قيمت كالاها و خدمات را بر جامعه تحميل مي كنند و حال آنكه
وجود كارآفرينان بيشتر با ايجاد رقابت مثبت، باعث نظارت بر كار يكديگر شده و به تعادل جامعه مي انجامد و متقابلا هرگاه درآمدها متناسب
توزيع شود، كارآفريني شكوفا مي گردد.
۳-كارآفريني موجب بهره برداري از منابع و فعال شدن آنها براي توسعه كشور مي شود.
ازآنجا كه كارآفرينان چيزهاي ارزشمند را از هيچ مي
سازند و برآنند كه تئوري را به عمل تبديل كنند، با به كار انداختن همه منابع موجود، به توسعه كمك شاياني مي كنند.
۴-بهبود كيفيت زندگي، كشف نيازها، ابداع و توسعه كالاها و ارائه خدمات جديد از جمله ويژگي هاي كارآفرينان است كه موجب بهبود دائمي
استانداردهاي زندگي در جامعه مي گردد.
كارآفريني علاوه بر اثرات فوق، نقش هاي زير را نيز در جامعه ايفا مي كند:
-” رشد اقتصادي به وسیله افزایش ميزان توليد سرانه داخلي و كاهش وابستگي به درآمد نفتي
– تشويق و ترغيب سرمايه گذاري
– كاهش بروكراسي
– ایجاد تعادل در اقتصادهاي پويا
– ایجاد شناخت و گسترش بازارهاي جديد
– ارتقاء فرهنگ كار و كارآفريني
– نوآوري و روان كننده تغييرات
تركيب جمعيتي جوان كشور و ضرورت ايجاد فرصت هاي شغلي، لزوم رهايي اقتصاد كشور از وابستگي به مواد خام اوليه، به ويژه نفت خام
والزام هاي جامعه ي اطلاعاتي، عواملي هستند كه سياستگذاران و تصميم گيرندگان كلان كشور را وامي دارد كه به منبع قابل اتكايي به
جز مواد اوليه بينديشند؛
بدون شك، اين منبع حياتي چيزي جز خلاقيت، نوآوري و كارآفريني نيست.
نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه مي توان با روش هاي مختلف به آموزش و پرورش كارآفرينان همت گماشت.
با توجه به اين كه شخصيت و روحيه ي آدمي عمدتاً در دوران نوجواني و جواني شكل مي گيرد، مي توان در گام اول، با يك برنامه ي صحيح
آموزشي، ضمن پرورش ويژگي ها و روحيهي كارآفريني، دانش آموزان را با روش هاي راه اندازي كسب و كارهاي كارآفرينانه آشنا ساخت.
دولت مي تواند از طريق نهادآموزش و پرورش و موسسات آموزش عالي، مفهوم كارآفريني را از نظر اجتماعي و اقتصادي معرفي كند.
يا اينكه مبحث توسعه كارآفريني مي تواند به عنوان يكي از دروس به دانش آموزان و دانشجوياني كه تمايل به درك آن را دارند.
آموخته شود تا بتوانند قابليت هاي خود را ارزيابي كرده و به منصه ظهور برسانند.
بنابراين با توجه به موقعيت كنوني كشور و به منظور تسريع در امر توسعه، حلقه مفقوده در اين سرعت بخشي، پديده كارآفريني و ضرورت
پرداختن به آن است كه به تبع آن بايد يك سري از ارزش ها و نيازهاي مرتبط با كارآفريني در فرهنگ جامعه آموزش داده شده و روحيه
كارآفريني پرورش يابد.
(کار آفرینی و جنسیت)مك گواير بر اين باور است كه :
” كارآفريني در جوامع مختلف با توجه به تنوع فرهنگي متنوع است.
اما برای درک تفاوت رفتارها باید عواملی را مورد توجه قرار داد؛ از جمله:
عقايد اجتماعي، هنجارها، پاداش رفتارها، آرمان هاي فردي و ملي، مكاتب ديني و نظام تعليم و تربيت.
بدين ترتيب نهاد آموزش و پرورش مي تواند به گونه اي موثر عمل كند، تا دانش آموزان به دور از عقايد كليشه اي و تقسيم كار جنسيتي،
آنگاه كه قدم به رشته هاي تحصيلي مشترك مي گذارند، بتوانند قابليت هاي كارآفريني خود را بروز و پرورش دهند.
هرچند كه آموزش و پرورش ،تنها نهادي كه بايد در جهت ايجاد روحيه كارآفريني و انگيزه كار و تلاش، فارغ از جنس دانش آموزان، عمل كند،
نيست؛ اما به طور يقين يكي از مهمترين نهادها براي رسيدن به اين هدف است.
تقريبا همه كودكان و نوجوانان دختر و پسر براي مدتي طولاني، زير پوشش اين نهاد قرار گرفته، با هنجارها و قواعد آن آشنا شده و سپس به
عنوان فردي جوياي كار، وارد محيط اجتماعي و بازار كار مي شوند.
از آنجا كه اين نهاد در ايران بيشتر زير نظر دولت و به صورت متمركز عمل مي كند، به خوبي قادر است همگام با برنامه ريزي هاي دولتي و بر
اساس برنامه هاي توسعه، با حساسیت جنسيتی عمل كند .
بتواند زمينه مشاركت كل جمعيت خود، اعم از دختر و پسر را فراهم كرده و با ايجاد روحيه خلاقيت و نوآوري در آنان، از نيروي بالقوه كارآفرينِ
موجود در خود، سود جويد.
اين امر ميسر نخواهد شد، مگر به واسطه پژوهش هايي كه بتواند به بررسي چگونگي ايجاد، پرورش و تقويت روحيه كارآفريني توسط نهاد
آموزش و پرورش ميان دانشآموزان بپردازد.
موسسه پیشگامان مسیر دانش ، خدمات چاپ کتاب، چاپ کتاب دانشگاهی، چاپ کتاب فارسی و انگلیسی
، تبدیل پایان نامه به کتاب، استخراج کتاب از پایان نامه را با کیفیت بالا و به صورت تضمینی انجام می دهد.
جهت ثبت سفارش و مشاوره رایگان با شماره های ذیل تماس حاصل نموده و یا فرم را تکمیل نمایید.
کارشناسان ما در اسرع وقت ، با شما تماس حاصل می نمایند.